اولین شب چله
عزیزم واسه شب چله رفتیم خونه مامانی حسابی زحمت کشیذه بودن خیلی خوب بود به تو ام خوش گذشت هر کار دلت خواست کرذی آجیلارو به هم ریختی ذست تو هندونه ها کردی خلاصه خوب شیطونی کردی &...
نویسنده :
مامان محمدرضا
1:02